اگر تا به حال به فرانسه سفر نکردهاید از دنیای تنوع غدایی فاصله دارید. در اینجا چند خوراکی خوشمزه و در عین حال پرطرفدار فرانسوی را معرفی میکنیم.
تارتیفلت:
تارتیفلت که از سیب زمینی، بیکن، ربلوشون و پیاز تشکیل شده است معمولاً با یک سالاد سبزیجات خوشمزه سرو میشود، این غذا از مناطق ساووا سرچشمه میگیرد. غذایی ساده و در عین حال خوشمزه که می توانید در هر زمان از سال، بعد از یک اسکی زمستانی یا شنای تابستانی میل کرد.
مرغ شرابی:
غذایی سنتی در میان غذاهای لذیذ فرانسوی که از تکههای مرغ پخته شده در شرابی خوب مخصوصا شراب قرمز به همراه پیاز، هویج، یک دسته سبزی جعفری و قارچ تشکیل میشود. نوش جان!
پوت او فو
برای تهیه این غذا فقط به مقداری سبزیجات و مقداری گوشت نیاز دارید. همه این مواد را در یک قابلمه بزرگ بریزید ، آن را با آب پر کنید و روی حرارت ملایم بپزید. تقدیم به همه دوستداران غذاهای سنتی فرانسوی.
کیش لورن
کیش لورن که با نارنج، مادلین و آلو تهیه میشود یکی از خوشمزه ترین تارتهای موجود در لورن است که با بیکن و آلو پوشانده شده است و معمولا به عنوان پیش غذا مصرف میشود. این تارت سنتی فرانسوی با یک سالاد خوب یا غذای لذیذ خورده می شود.
کرپ
اهالی بروتون به تهیه کرپهای خوشمزه بسیار معرف شدهاند. این دسر با توجه به سلیقههای مختلف به همراه سیب، نمک و یا شکر سرو میشود. کرپ نمادی از خوراکیهای فرانسوی است که نزد گردشگران محبوبیت زیادی دارد.
استیک تارتار
این استیک یکی از غذاهای فرانسوی است که بین دوستداران گوشت بسیار محبوب است. باید گفت که این غذا دو مزیت بزرگ دارد: از طرفی خوشمزه است. از طرف دیگر، پخت این غذا آسان است. تنها چیزی که نیاز دارید یک استیک تازه با کیفیت خوب، کپر، یک تخم مرغ خام و کمی چاشنی است. غذای خام کاملاً در میان غذاهای فرانسوی محبوب هستند حتی اگر برای مردم سایر کشورها جذاب نباشند. امروزه تارتار استیک را می توان به هزار روش تهیه کرد.
کلیسای قلب مقدس
این کلیسا که بر قله مونت مارتر واقع در شمال پاریس در منطقهی هجدهم واقع شدهاست از بناهای اصلی مذهبی پاریس به حساب میآید. ساخت این کلیسای مذهبی فرهنگی پس از جنگ 1870 صورت گرفته است. این کلیسا در ارتفاع 130 متری پاریس و با بلندای 83 متر از فواصل دور هم قابل مشاهده است. قلب مقدس با حدود یازده میلیون بازدید کننده پس از کلیسای نوتردام دومین بنای مذهبی پربازدید در پاریس است.
محله سن ژرمن دو پره
این محله روح غنی و فاخر خود را از جذابیتی که بر روشنفکران قرن 15 میلادی داشته برگرفته است. کافههای لندل و پروکوپ واقع در خیابان دو بوسی که هنوز موجود میباشند محل گردهمایی روشنفکران زیادی بودهاند. بعد از جنگ جهانی دوم فیلسوفان، نویسندگان، شاعران، موسیقیدانان در فضایی که فلسفهی اگزیستانسیالیست با موسیقی جاز آمریکایی آمیخته میشد با یکدیگر نشست و برخاست داشتند. این منطقه در حال حاضر از لحاظ روشنفکری نسبت به دوران اوج ژان پل سارتر، سیمون دوبوار و فیلمسازانی مثل ژان لوک گدار و فرانسوا تروفو و حتی شاعرانی مثل ژاک پروه و هنرمندانی مثل جاکومتی از اعتبار فکری کمتری برخوردار است. امروزه هنرمندان به قدم زدنی دراین خیابانها و لذت بردنی از نوشیدن قهوهی محبوبشان در کافه دومگو و کافه دوفلور بسنده میکنند.
درست مقابل این کافهها درستوران لیپ، روزنامهنگاران و سیاستمداران برجسته مثل فرانسوا میتراند یکدیگر را ملاقات میکردند.
فرهنگ فرانسوی از نظر عموم به تمامی شیوههای فرهنگی موجود در تمامی قلمرو فرانسه گفته میشود. فرهنگی که به یمن تنوع فراوان و ثروت بینظیر تاریخی خود در تمامی جهان زبانزد است. این کشور از اواخر قرن دوازده میلادی دانشگاههای تحت نظر کلیسا را در خود گسترش داده و از این جهت به ارتقاء فرهنگ خود کمک شایانی کرده، از جمله دانشگاه پاریس که یکی از معروفترین دانشگاههای غرب دنیاست که منابع خود را از علوم انسانی یونانی-لاتینی گرفته است. با شروع عصر مدرن و اصلاحات فراوان این دانشگاهها به مکانهایی تبدیل شده که جریانهای روشنفکری بر اساس عقل و به دور از تعصبات کلیسایی در آن جوانه میزند. فرهنگ فرانسوی که به شکل امروز میشناسیمش تا حدود زیادی تحت تاثیر حضورش در اروپا ی قرن هفده و هجده میلادی است. حال آنکه تمام کشورهای اروپایی صحبت کردن به زبان فرانسوی اشرافی را نشانه فرهیختگی و بافرهنگی میدانستند.
این فرهنگ منجر به شکلگیری وزارت فرهنگ فرانسه شد و هنرهای زیبا، اسطورهشناسی، موزه شناسی، تئاتر و سینما مفهوم تازهتری به خود گرفت.
موزههایی که به طیف گستردهای از فرهنگها اختصاص دارند مانند موزه لوور و کتابخانههای غنی مانند کتابخانه ملی فرانسه گواه توسعه فرهنگ فرانسه هستند.
با این وجود فرهنگ فرانسه برای مردم کشورهای دیگر بسیار عجیب و در عین حال جذاب است. برای مثال یک میزبان فرانسوی همیشه به سادگی از داشتن هدیهای مانند دسته گل یا نوشیدنی مورد علاقهاش بسیار خوشحال میشود! آن هم دسته گل با تعداد زوج!
غذا خوردن فرانسویها بسیار طولانی و همراه با لذت است. گاهی یک وعدهی غذایی ساعتها طول میکشد و ادارات، فروشگاهها و دفاتر در این ساعات تعطیل هستند. آنها عاشق غذا خوردن در رستورانها و کافهها هستند و ما تنها با یک پیادهروی کوتاه در جای جای شهر متوجه این خصلت آنها میشویم.
فرانسویها در برخورد اولشان با یک خارجی با صدای بسیار آرام و بدون عکسالعمل خاصی با یک غریبه صحبت میکنند. کم اتفاق میافتد در مترو شما از کسی راجع به هر موضوعی سوال کنید و جواب سوال خود را بگیرید. به این معنا که هنگام بازگشت به کشور خود گمان میکنید مردم بجای صحبت کردن فریاد میزنند!
آنها در هنگام ورود و خروجشان به مکانهایی مانند فروشگاهها و سالنهای انتظار حتما سلام و خداحافظی میکنند.
فرانسویها هنگام رانندگی در خیابانهای پاریس بیدلیل بوق نمیزنند. حتی اگر در میان ترافیک تودهای از ماشینها قرار بگیرند!
آنها هر روز صبح هنگام ورود به محل کار با گفتن یک صبحبخیر همکاران خود را میبوسند. این اتفاق بین دو خانم یا یک خانم و یک آقا میافتد. همکاران آقا با یکدیگر دست میدهند.
بیشتر از نیمی از افرادی که وارد مترو میشوند در حال مطالعه هستند. در کیف یا در دست یک فرانسوی همیشه کتابی موجود است که در وقت و بیوقت مطالعه کند.
فرانسویها افراد بسیار باحوصله و صبوری هستند. ممکن است زمان خیلی زیادی را صرف ایستادن در صفهای صدها متری طولانی مارپیچی موزهها و نمایشگاهها کنند و خم به ابرو نیاورند که این اتفاق برای خارجیها و مخصوصا ما ایرانیها زمانی به اوج ناخوشایندی خود میرسد که دقایق طولانی در صف صندوق فروشگاهی هستی و نفر جلویی با وسواس و صبوری خاصی در حال پیدا کردن کارت اعتباری خود میباشد!
برای فرانسویها بسیار عادی است که در مکانهای عمومی مثل رستوران به شما کمک کنند کت خود را بپوشید و یا درها را برای شما باز کنند! این رفتارها شاید برای افراد دیگر کشورها کمی عجیب به نظر برسد.