اصفهان , خیابان توحید میانی , نزدیک چهارراه پلیس ، نبش کوچه 14 - 03136285448 - 03136251197

دسته: فرانسه

31 واژه فرانسوی که هنگام خواب و گفتن شب بخیر کاربرد دارد

آموزش زبان فرانسه اصفهان

اغلب ما فکر میکنیم که فرانسه شاه مکانی برای زندگیست! با آشپزی عالی ، تعطیلات فراوان و شادی عمومی و در جریان در زندگی. اما مانند اغلب تفکرهای غالبی ، این ایده چندان درستی نیست. به عنوان مثال ،فرانسوی ها با مشکلی مواجه اند که اغلب دیگر مردمان کشورهای پیشرفته با آن روبرو هستند.در داستانی که اخیرا در روزنامه ها نوشته شده است ” منطقه ممنوعه ” حدود 50 درصد مردم فرانسه از نداشتن خواب کافی شکایت دارند.

این مشکل در اغلب کشورهای جهان نیز دیده میشود زیرا بیشتر مردم تا نیمه شب بیدارند و آنلاین بوده  یا به تلفن مشغولند و خودشان را به نحوی با این دستگاه های گران قیمت مشغول نگه میدارند.از دیگر مواردیکه باعث برهم ریختن خواب مردم فرانسه میشود خوابیدن در کنار یک حیوان خانگی است.میتوانم قسم بخورم حتی تنبل ترین گربه هم حداقل یک یا دوبار نیمه شب بیدار میشود .برطبق این مطالعه تقریبا 16 درصد فرانسوی ها با من موافق هستند.

وقتی به کیفیت خواب در میان فرانسوی ها  فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اگرچه فرانسویان به کیفیت خوب زندگی و بهره بردن از وقت شان معروف هستند ،اما خواب چندان  نقش مهمی آنچنان که در اسپانیا ایفا میکند،اهمیت ندارد. همچنین هیچ ایده قدیمی مبنی بر خواب نیم روزی وجود ندارد.استراحت نیم روزی برای فرانسویان به معنای خوردن میان وعده ای خوشمزه است.

همچنان،فرانسوی ها هم مانند هر فرهنگ دیگری راه های خودشان را برای  بیان خواب دارند و آموختن این واژه ها و اصطلاحات مفید است.بعلاوه ، این کار نه تنها مودبانه است بلکه روشی است که از آن طریق میتوانیم برای یک نفر آرزوی خوابی خوش داشته باشیم.بر اساس آمارها، لازم است برای شروع ارتباط با یک فرانسوی این اطلاعات را داشته باشید.

در اینجا انواع روش هایی که میتوان به یک فرانسوی شب بخیر گفت و آرزوی خوابی خوش نمود را برایتان بازگو میکنیم.

اگر فقط میخواهید واژه “Good night” را بکار ببرید پس باید بگویم انتخاب های محدودی در پیش رو دارید.( به این معنا که اگر میخواهید خلاق باشید به لیست بلند انواع شب بخیر گویی موجود در اینترنت مراجعه کنید)

شب بخیر به فرانسوی

 

3 شب بخیر رایج در زبان فرانسه

1-  Bonne nuit 

آموزش زبان فرانسه اصفهان

معنای تحت الفظی آن ” شب خوش ” میباشد و همان “Good night” است.این واژه را میتوان به هرکسی گفت و بعنوان خداحافظی نیم شب استفاده میشود.

مطمئن شوید که آنرا با Bonne soirée – Good evening ( عصر بخیر) اشتباه نگرفته اید .در حالیکه Good evening در زبان انگلیسی در موارد بسیار رسمی  و مثلا در مدارس قدیمی شبانه روزی بکار میرود اما در زبان فرانسه بسیار کاربرد دارد. Bonne soirée  برای پایان روز و غروب و یا گفتگوهای شبانه  با افرادیکه زمان خواب ، آنها را نمیبینید استفاده میشود.

بعنوان مثال، اگر شب است و در شیرینی فروشی هستید لحظه خروج میتوانید به صندوقدار واژه Bonne nuit را بکار ببرید (او هم همین واژه را به شما میگوید) زیرا لحظه ای که میخواهم به رختخواب بروم او من را نمیبیند و من نیز او را نمیبینم!

از جهت دیگر، مثلا اگر خانه مادر زنم باشم و میخواهم شب را آنجا بخوانم هنگام خواب به آنها Bonne nuits میگویم.

Dors bien -2

آموزش زبان فرانسه اصفهان

“sleep well,” dors bien “خوب بخوابی” همچنین میتوانید در فرم مودبانه و با واژه vous ( شما ) همراهش کنید Dormez bien  “خوب بخوابید”. اما این واژه معمولا در گفتگو با چندین نفر کاربرد دارد نه اینکه تنها با یک نفر خداحافظی میکنید.بار معنایی این واژه معمولا دوستی و نزدیکی را با خود بهمراه دارد.میتوانید این واژه را برای کسیکه آشنایی چندانی با او ندارید نیز بکار ببرید.اگرچه باید  دقت کنید زمانی این کلمه را بگیید که دیروقت است و فرد مقابل بزودی خواهد خوابید.

بعنوان مثال،اگر نانوایی که از او نان میخرم به من بگوید که دیشب را بد گذرانده و خواب خوبی نداشته و به همین علت امروز زودتر نانوایی را تعطیل خواهد کرد ممکن است موقع خروج از مغازه به او بگویم Dormez bien.اما اغلب این واژه را به افرادیکه نزدیک شما نزدیک هستند میگوییم و یا به کسانیکه در شرایط خاصی قرار دارند مثل کسیکه در بیمارستان بستری است یا نوزاد دارد.

3-Fais de beaux rêves

آموزش زبان فرانسه اصفهان

خواب های خوب ببینی

از لحاظ ادبی به معنای ” خواب های خوبی ببینی ” است و معادل اصطلاح انگلیسی “Sweet dreams.”   می باشد.

البته برایم عجیب است که چگونه میتوانیم خودمان رویای خواب مان را خلق کنیم!! البته که این اصطلاح نوعی امید است خصوصا وقتیکه شب قبل خواب های درهم برهم و آشفته دیده ایم.

البته میتوانید این اصطلاح را به افرادیکه رابطه نزدیکی با آنها دارید  بگویید و نه افرادیکه رابطه رسمی دارید.

بنابراین 2 اصطلاح از 3 اصطلاحی که در زبان فرانسه برای گفتن ” شب بخیر ”  بکار میرود مربوط به افرای است که رابطه نزدیکی با انها دارید.و زمانیکه در رابطه میانه ای قرار دارید بهتر است از Bonne nuit استفاده کنید.

چند اصطلاح و کلمه دیگر برای گفتن “شب بخیر “

البته که Good night همیشه بهترین اصطلاح است.صرف نظر از اینکه چگونه خوابیده باشید ،چه کسی در برابرتان است، و چطور شبی را گذرانده اید اما در اینجا به چند اصطلاح و کلمه دیگر اشاره میکنیم.

Avoir sommeil

To be tired- خسته بودن

مثال : او میخواست یکی از شاهکارهای روسو را برایم توضیح دهد اما من خسته تر از آن بودم که بتوانم گوش دهم

Il a essayé de m’expliquer l’œuvre de Rousseau, mais j’avais trop sommeil pour l’écouter

Avoir le sommeil agité/lourd/léger

To be a restless/heavy/light sleeper

بی قرار /خواب سنگین /خواب سبک

مثال : از اینکه بی قراری ( خوابت نمیبرد) نگران نباش چون خواب من سنگین تر از آن است که بتوانی بیدارم کنی.

Bien dormir

To sleep well. خوب بخوابی

این اصطلاح را قبلا در فرم مودبانه اش هم خوانده اید.

J’ai bien dormi (I slept well.) خوب خوابیدم ام

خوب نخوابیده ام. Je n’ai pas bien dormi. (I didn’t sleep well.) 

Dormir à la belle étoile

To sleep outdoors در فضای بیرون خوابیدن

این اصطلاح دو معنا دارد : یکی زمانیکه در شکل محبت آمیز میخواهید بگویید ” فلانی مثل یک ستاره زیبا خوابیده است” دوم برای افرادیکه در فضای بیرون خوابیده اند.

مثال : علی رغم اینکه هوا سرد بود اما بازهم از اینکه شب را بیرون (زیر آسمان پر ستاره ) خوابیدیم خوشحالم

Malgré le froid, nous étions contents d’avoir dormi à la belle étoile. 

Dormir comme

To sleep like…   خوابیدن مثل …

در انگلیسی و بسیاری از زبان های دیگر مثل زبان فرانسوی جملات بامزه ای برای خواب وجود دارد که به رایج ترین انها اشاره میکنیم :

  • Dormir comme un ange(to sleep like an angel)خوابیدن مثل فرشته
  • Dormir comme un sabot(to sleep like a clog (heavy wooden shoe))خوابیدن مثل یک تکه چوب (بی حرکت)
  • Dormir comme une marmotte (to sleep like a groundhog)خوابیدن مثل موش خرما
  • Dormir comme un loir(to sleep like a dormouse)خوابیدن مثل خرس قطبی
  • Dormir comme une souche(to sleep like a stump – the equivalent of the English expression “to sleep like a log”)سنگین خوابیدن
  • Dormir comme un bébé(to sleep like a baby.)خوابیدن مثل یک کودک

مثال : امروز حالم خیلی خوب است چون دیشب مثل یک موش خرما خوابیدم!

Je me sens bien aujourd’hui parce que hier soir j’ai dormi comme une marmotte.

 (I feel good today because I slept like a groundhog./

Il y avait de l’orage, mais dans notre petite chambre, nous avons dormi comme des loirs. 

(There was a storm but in our little room, we were sleeping like dormice.)

با اینکه دیشب طوفان بود اما ما مثل خرس قطبی خوابیدیم

Dormir debout

To be falling asleep standing up. ایستاده خوابیدن

مثال : من ایستاده خوابم برد،میروم بخوابم Je dors debout – je vais aller me coucher. (I’m falling asleep standing up – I’m going to go to bed.)

دقت کنید که این اصطلاح را با  که بعنای “چیزی غیر قابل باور” است اشتباه نگیرید.

à dormir debout

Dormir d’un sommeil de plomb

To sleep heavily/like a stone.  آنقدر سنگین خوابیدی که شبیه سنگ هستی

Pomb در زبان فرانسه به چیزی بسیار سنگین اطلاق میشود.مثال : سیلوی بعد از اینکه تشک جدیدش را خریداری کرد مانند یک تکه سنگ خوابید. Après avoir acheté un nouveau matelas, Sylvie a dormi d’un sommeil de plomb.

Dormir sous les ponts

To sleep on the streets.  خوابیدن روی درخت

در معنای تحت الفظی به معنی “خوابیدن زیر آجرها ” میابشد که به افراد بی خانمان گفته میشود.مثال : از روزیکه تمام دارایی اش را از دست داده ،در خیابان میخوابد.

Depuis qu’il a perdu tout son argent, Jacques dort sous les ponts.

Être crevé(e)

یک اصطلاح غیر رسمی برای بیان تخلیه کامل  انرژی در یک نفر.مثال : دیگه نمیتونم ادامه بدم ،کاملا از پا درآمده ام.  Je n’en peux plus – je suis crevé !

Crever  کلمه جالبی است.معنی اصلی آن ” از هم پاشیدن ” است.اما در زبان غیر رسمی به تخلیه و یا حتی مرگ هم اطلاق میگردد.

Faire la grasse matinée

To sleep in/sleep late/have a lie-in. 

معنی تحت الفظی آن “خواب طولانی صبحگاهی است” مثال : آنها برای صبحانه فردا به رستوران نخواهند آمد چون برای یک خواب طولانی صبحگاهی برنامه ریزی کرده اند.

Faire dodo

روشی برای گفتن شب بخیر به کودکان.DODO مشتقی از dormer  است .مثال : بریم بچه ها ،دیگه وقت خوایب رسیده .

Allez les enfants, c’est l’heure de faire dodo ! 

(Let’s go children, it’s time to go night-night!)

Faire la sieste

To take a nap. خواب نیم روزی

مثال : او 5 سال دارد اما همچنان به خواب نیم روزی عادت دارد.

Il a cinq ans mais il fait toujours la sieste.

خوابم می آید.میروم یک چرت نیم روزی بزنم

J’ai sommeil – je vais faire une petite sieste

Un manque de sommeil

A lack of sleep. بی خواب

این اصطلاح همچنین میتواند به معنای ” از دست دادن ” هم باشد.

مثال : براساس یک تحقیق نشان داده شده است که نیمی از فرانسویان از بی خوابی رنج میبرند.

Selon un sondage, la moitié des Français souffriraient d’un manque de sommeil.

Le marchand de sable est passé

خواب ماندن

این اصطلاح به معنای خواب ماندن و دیر بیدار شدن است.

Métro, boulot, dodo

این اصطلاح به معنای ” بیرون رفتن ،کار ، خوابیدن ” است و به امور روزمره اشاره دارد.

Ne dormir que d’un œil

خوابیدن با چشمان باز

خوابیدن با چشمان باز و به عبارت دیگر بیدار خواب بودن به منظور مراقبت از محیط اطراف

مثال : با اینکه خیلی خسته بودم اما بیدار خواب(نیمه هوشیار ) خوابیدم.

Malgré la fatigue, je n’ai dormi que d’un œil. 

Un noctambule

A night person/night owl. 

شب جغد

مثال : سلین معتقد است اگر شب ها بیدا نباشد میتواند آسان تر زندگی کند.

Céline se demandait souvent si sa vie serait plus facile si elle

n’était pas noctambule

Un oiseau de nuit

واژه دیگری که برای افراد شب زنده دار بکاربرده میشود.و معمولا به کسانی گفته  میشود که شبها را به مهمانی و کلوپ گردی میگذرانند.

Passer une nuit blanche

To stay up all night (literally, “to spend a white night.”). 

بد خواب شدن و تا صبح بیدار ماندن

مثال : امروز نمیتوانم برروی چیزی تمرکز کنم زیرا دیشب به خانه دنیس رفته بودیم و تا صبح بیدار ماندیم.

J’ai du mal à me concentrer aujourd’hui ; on s’est tous retrouvés pour une soirée chez Denis et finalement on y a passé une nuit blanche.

یا میتواند بی اختیار و غیر ارادی باشد.

مثال : آنقدر نگران بودم که خوابم نمیبرد.

J’étais tellement inquiète que j’ai passé une nuit blanche.

البته این واژه را در اویل اکتبر هرسال از فرانسوی ها میشنوید.هرساله در این موقع ،کنسرت ها و فعالیت های هنری مختلفی از شروع شب تا شروع روشنایی روز در فرانسه برپا میشود.

تزئینات خیال انگیزی که در شهر دیده میشود شما را به رویا میکشاند.

Piquer un somme

یک اصطلاح غیر رسمی برای ” خواب نیم روزی”

مثال : پس از بیدار خوابی دیشب اکنون خیلی خسته ایم،برویم بخوابیم.

Nous étions trop crevés après cette nuit blanche, donc nous avons spiqué un somme.

Qui dort dîne

چه کسی موقع خواب غذا میخورد

وقتی خوابی،گرسنگی را حس نمیکنی

البته در موارد کاملا غیر رسمی و غیر جدی بکار میرود.

Ronfler

To snore. خروپف کردن

مثال : آنقدر بلند خروپف میکردی که هرجای  خانه میرفتم باز هم صدایت را میشنیدم.

Tu ronfles si fort que je peux t’entendre de l’autre bout de la maison !

Un/une somnambule

A sleepwalker.  کسی که در خواب راه میرود

اگر با کسی صحبت میکنید که در خواب راه میرود، این ضرب المثل فرانسوی را فراموش نکنید: اگر نصف شب در سالن خانه  صدای راه رفتن شنیدی نگران نشو چون شارل در خواب راه میرود.

Ne t’inquiète pas si tu entends des pas dans le couloir cette nuit – Charles est somnambule.




Scroll to Top